برناد شاو و همسایه فضول
هزار و یک شب
محبت نیرو مند ترین قدرت جهان و در عین حال ساده ترین نیروی قابل تصور است .

روزی برنارد شاو نویسنده معروف انگلیسی در غیاب همسرش شروع به شستن ظرفها کرد.در این موقع یکی از زنهای همسایه که تازه به آن محل آمده بود و شاو را نمی شناخت،برای کاری وارد خانه شاو  شد و وقتی پیر مرد را با پیشبند مخصوص آشپز خانه مشغول شستن ظرف دید، دلش سوخت و پرسید:«پدر،چند ساله است اینجا کار میکنی؟»

شاو گفت:«حدود 40 سال.»

زن پرسید:«با این همه زحمت چقدر حقوق می گیری؟»

شاو گفت:«هنوز دیناری دریافت نکردم.»

زن همسایه با دلسوزی گفت:«اگر پیش من کار کنی حاضرم حقوق خوبی به تو بدهم.»

شاو گفت:«دلم می خواهد ولی مسلماً خانم مخالفت می کند.»

زن گفت:« چرا؟مگر تورا خریده؟ خودت را خلاص کن بیا.»

شاو خندید و گفت:«حاضر به جدایی از من نیست،چون من شوهرش هستم.»

زن از خجالت سرخ شد و فوراً آنجا را ترک کرد.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پيوندها



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 16
بازدید دیروز : 52
بازدید هفته : 184
بازدید ماه : 184
بازدید کل : 27896
تعداد مطالب : 31
تعداد نظرات : 7
تعداد آنلاین : 1

قالب وبلاگ
گالری عکس
دریافت همین آهنگ

La lune♡papillon bleu の妖精